هیچ کس نمیداند
آخرین خداحافظی
چه زمانی اتفاق میفتد
همیشه برای گفتن دوستت دارم
همیشه برای در آغوش کشیدن دیر است ...
همیشه ...
.................................
از در بالا رفتم
پله ها را باز کردم
لباس خوابم را خواندم
دکمه های دعایم را بستم
ملافه را خاموش کردم
چراغ خوابم را روی سرم کشیدم
آخخ ...از دیشب که مرا بوسید ه ای
همه چیر را
قاطی کرده ام
همه چیز را
رومن لنسکی
.........................
جشمانم از ندیدنت
سرما خورده اند
آفتابی شو
خورشیدکم
تجویز کن
نگاه قشنگت را
حال من فقط
با قرص ماه تو
خوب میشود ...
ویدا وکیلی
...........................