2) درس دوم: خوشحالی تابعی از موفقیت تعریف شده توسط جامعه نیست!
جامعه معمولا درس غلطی به افراد میدهد: موفقیت ممکن نیست مگر با پیمودن مسیرهای استاندارد و از پیشتعریف شده موفقیت (تحصیل در دانشگاه خوب، شغل در یک سازمان مطرح، ...).
من در چهل سالگی به نتیجه عکس این رسیدهام:
خوشحالی زمینی بسیار فراختر از این چند معیار تنگ است.
یکی از مشغولیتهای چند سال اخیرم نگاه کردن و آموختن از زندگی انسانهای خوشحال و پرانرژی و پراثری است که اتفاقا با معیارهای جامعه مدرن (خصوصا جامعه سرمایهداری) اصلا موفق محسوب نمیشوند.
نسبت به ده سال قبلم خیلی بیشتر این سوال را میپرسم که چه چیزهایی در «درون آدمها» است که آنها را به این موقعیت از خوشحالی و رضایت از زندگی رسانده است...