مدتیست میخواهم از تو خواهش کنم بپذیری که بعضی شبهای مهتابی ...
علیرغم جمیع مشکلات و مشقات، قدری پیاده راه برویم، دوش به دوش هم...
شبگردی بی شک بخشهای فرسوده ی روح را نوسازی میکند و تن را برای تحمل دشواریها، پرتوان.
از این گذشته، به هنگام گزمه رفتنهای شبانه، ما فرصت حرف زدن درباره بسیاری چیزها پیدا خواهیم کرد.
نترس بانوی من هیچکس از ما نخواهد پرسید که با هم چه نسبتی داریم و چرا تنگاتنگ هم،در خلوت،زیر نور بدر،قدم میزنیم.
هیچکس نخواهد پرسید و تنها کسانی خواهند گفت: این کارها برازنده ی جوانان است
که روحشان پیر شده باشد و چیزی غم انگیزتر از پیری روح وجود ندارد...
از مرگ هم صدبار بدتر است...
| نادر ابراهیمی |