خوشم که عمر گران مایه را تباه نکردم
به جز شراب نخوردم به جز نگاه نکردم
به غیر تاک نشانان نشان کس نگرفتم
به غیر ساقی مجلس به کس نگاه نکردم
به جز ضیافت مستی به جز پیاله پرستی
خدا گواه نرفتم خدا گواه نکردم
اگر چه توبه نمودم ولی چو خواجه نبودم
که صبرتا شب عید و هلال ماه نکردم
به جرم دامن پاکم اگر به بند فتادم
برادرانه کسی را فرو به چاه نکردم
هزار بار اگر مست آب رز شدم اما
برای مرتبه ای آب زیر کاه نکردم
سیاه مست شدم لیک دل سیاه نبودم
به زهد روز کسی را شب سیاه نکردم
اگر نماز شکستم به پای جام نشستم
قسم به عالم مستی که اشتباه نکردم ...
............................................................................................................................
غ . ن : وقتی نوشتنم نمیاد پناه میبرم به شعر و آهنگ و قهوه و کتاب ... و می بینم دیگه هیچی از دنیا نمیخوام جز اینا ..