خودم را جایی جا گذاشته ام
شاید کنار تو
در باغ های سیب
شاید بالای تپه ها
و یا شاید
در جاده ای که جنگل را دور میزد و
به دریا میرسید
رو به روی آینه ایستاده ام
اما
از چهره ام خبری نیست ....
رسول یونان
..................................................
خدایا
منتظرم یک نفر بیاید که حواسش یک سره در حیاط خیال من ول بچرخد
یک نفر که در حوض رویاهایم تن بشوید
یک نفر که یک نفر نباشد .. یک دنیا باشد ...
حامد نیازی
.................................................
بوسه ات را ...
باید با قهوه ام به هم بزنم ...
بیدار شو ....
من بدون دوست داشتنت
صبحانه که هیچ ...
صبح هم از گلویم پایین نمیرود ...
علی قاضی نظام
..........................................