بدترین مصیبت فقر است
اما فقر کلا دو حالت دارد
یکی فقر مالی که گاهی از نوع پوشش افراد معلوم میشه
و بیشتر به خود فرد آسیب میزنه تا دیگران ..
نوع دوم خیلی بدتر هست و با نوع پوشش معلوم نمیشه
و به خود فرد آُسیب نمیزنه ولی دیگران و کلافه میکنه
این نوع فقر ، فقر ادراکی یا کمبود شعور است و تا با چنین انسانی برخورد نداشته باشی
متوجه عمق فاجعه نمیشی ..
و بدبختانه بزرگترین ضربه ها رو همین آدما میزنن
پروفسور سمیعی
این قانون آدمهاست ..
تا زمانی که هستی آسوده اند ..
گاهی تنهایت میگذارند ..
گاهی آزارت میدهند ..
و گاهی ....
گمان میکنند قرار است
این بودن ها همیشگی باشد
اما زمانی برایشان عزیز میشوی که
که دیگر نیستی ....
.................................
اینکه نداند عاشقش هستی عجب دردی است
از حال تو هر آدمی جز او خبر دارد
کل جهانش دیگری کل جهانت او
این داستان پایان تلخ و بی ثمر دارد ...
......................
کاش میشد گاهی آدما رو تو دنیای واقعی هم بلاک کرد
مثلا وقتی از جلوت رد میشن تو نبینیشون ...
نوشته جالب و عمیق یک بیلیورد در پاریس :
اگر از آخرین کتابی که خوانده اید و آخرین باری که مسواک زده اید
24 ساعت گذشته ، لطفا دهانتان را ببندید ...لطفا
........................................
یادت باشه
این آدما نیستن که عوض میشن
این شناخت ماست که نسبت به بهشون بیشتر میشه ...
........................................
بعضی ها گریه نمیکنن
اما از چشمهایشان معلوم است
اشگی به وسعت یک سکوت تلخ گوشه چشمشون به کمین نشسته ..
.................................
بگو سرگرم چی بودی که اینقدر ساکت سردی
خودت ارامشم بودی خودت دلواپسم کردی
ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه
چقدر باید بمونم تا یکی مثل تو پیداشه
تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
سلام ای ناله بارون سلام ای چشمای گریون
سلام روزای تلخ من هنوز هم دوستش دارم
سلام ای بغض تو سینه سلام ای ماه اینه
سلام ای شبای دل کندن هنوز دوستش دارم
نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه
دلم با رفتنت تنگه دلم با بودنت خونه ، خرابه حاله من بی تو
نمیتونم که بهتر شم تو دستای توگل کردم
بزار با گریه پر پر شم
یه بی نشونم تو این خزون من و از خودت بدون
یه بی نشونم یه بی قرارم یه نیمه جون من و از خودت بدون
آهنگ بسیار زیبای سلام از فریدون اسرایی عزیز
تو شبیه دیگران نیستی
دیگران حرف میزنند
راه میروند
نفس میکشند
تو نه حرف میزنی
نه راه میروی
و نه …
میگذاری نفس بکشم!
کامران رسول زاده