بودی و دلم دلتنگت بود...
شاید دلتنگ صخره هایی باشم که باهم هموارشان می کردیم..
شاید دلتنگ کوچه های غربتی باشم که با قدمهایمان کودکی هایمان را در آنجا لی لی کردیم.
. شاید دلتنگ تنگ غروب.. شاید دلتنگ یک آغوش..
اشتیاق برای باهم بودن.. شاید یک نگاه سبز و شاید ...
راستی دلت دلتنگ آش رشته ای نیست که در خاطره ی سبزه ها و آرامش فواره ها خوردیم؟؟؟
خیلی دلتنگت هستم خیلی ...