دلم که می گیردبلند می شومروی دستِ توو پیش از آنکه دوباره بر خیالِ تنم بخوابیتمام این شهر رادر همین چند متر خانه جا می گذارم
بیرونِ این خانهاین سنگ هایی که به پایم می گیرند ورفتن را درد آور تر می کندهمان هایی اندکه سرت به آن ها خواهد خورد