این روزها حالم عجیب خراب است
کسی از حال خرابم خبر ندارد
می دانی که ... کمی مغرورم ...
دردهایم را از همه پنهان می کنم
اشک هایم اجازه ی چکیدن ندارند
گلویم اجازه ی هق هق را ندارد
هر روز با لبخند بیدار می شوم
هر شب با اشک های محبوس در چشمانم می خوابم
کسی از حال خرابم خبر ندارد ...