معاشقه تنها در رختخواب نیست
وقتی زنی آستین ِ مردی را به دقت سه تا میزند که تا آرنج بالا بیاید،...
وقتی مردی در خیابان زانو میزند تا بندهای از هم باز شدهی کفش ِ زن را دوباره گره بزند،
به آن نگاهِ آمیخته از عشق و محبت و رضایت در چهرهشان بنگر که از آستین و کفش شروع میشود و
پیچکوار بر تن ِ محبوب بالا میآید و به چهرهاش پایان میپذیرد...
نفست را که میشمارد و بیاختیار لبخند میزند، دستش را که بیهوا میآورد و گونهات را پاک میکند،
بازویت را که هنگام رد شدن از خیابان ناگاه میکشد، و هزارها نکته از این معنی...
آن، معاشقه است.
.
.
.
حسین وی (وحدانی)