بارا ن را به اسم کوچکش صدا بزن
باران چیزغم انگیزی نیست
اما سقف خانه همیشه آوازهای غمگینش را
وقتی می خواند که باران می بارد
خیابان های تهران
دست و صورت شسته
بدون آرایش
مثل زنی که تازه در آمده از حمام
و پیچیده دورش پیرهن مرد غریبه ای را که دیشب..
دیشب کجا دیدمش؟
این شهرکه اصلا بار ندارد
تا صبح کجا رقصیده بودیم؟
که بعد مست توی کدام هتل تا صبح.. ؟
واقعا تا صبح باریده بود؟
چه حوصله ای دارد باران
وقتی که فردا جز سقف افسرده خانه ،
کسی اسمش را هم به خاطر نمی آورد ...
بهار منصوری