روزنامه ی عصری باشم فشرده میان دست هایت
کنار فنجان قهوه ات وقتی که ورق میزنی
سطرهایش را
تیتر کوچکی باشم کاش به بهت یک حادثه حتی,در صفحه ی حوادثش!!!
شاید اندک لحظه ای سر بخورم از خاکستری های مغزت
و جا خوش کنم در حافظه ی گنگت
حتی تا ته فنجان قهوه ات!!!
به همین کوتاهی به همین بی گاهی
*
راستی اصلا تو روزنامه ی عصر می خوانی؟؟؟