تو را از دور باید داشت
گل ها می پژمرند
با نوازش انگشت های زمخت ما
...
..
.
درد دارد رفتنش
می رود
و نمی دانی که دوستت داشت یا نداشت ....
می رود ...
و نمی دانی که دوستش داشتی یا نداشتی ...
فقط می دانی که می رود ...
.......................................
تو را از دور باید داشت
گل ها می پژمرند
با نوازش انگشت های زمخت ما
...
..
.
...............................
دخترکم
ما همه در این دنیا مسافر بودیم
نمازهایمان که نه
ولی دلهایمان بدجور شکسته بود..!
...............................................
شاید اگر آن روز اول
تو جای آدم بودی
شیطان هم در برابر این همه زیبایی
عاشقانه سجده می کرد
...