خواب دیدم که پنجه در موهایت می کشم، پیر شده بودی.
خواب زن چپ است، من زنم، پس تو هنوز جوانی.
خواب دیدم مرده ای، پس باید، جایی هنوز، زنده باشی ...
...................................
از این دو رویی های اجباری ...
چه سخت است وقتی مجبور باشی به کسی که عزیزت نیست بگویی "عزیزم"
و کسی که جانت نیست را "جان" صدا کنی.
انگار قفسه سینه ات تنگ می شود با این دروغ مصلحتی ...
...................................