فردی به دکتر مراجعه کرده بود ، درحین معاینه یک نفر بازرس از راه میرسه و از دکتر میخواهد که مدارک نظام پزشکی اش را
ارائه دهد دکتر بازرس را به کناری میکشد و پولی دست بازرس میگذارد و میگوید : من دکتر نیستم شما این پولو بگیر و بیخیال شو ..
بازرس که پول را میگیرد و خارج میشود مریض یقه بازرس را میگیرد و واعتراض میکند بازرس میگوید من بازرس واقعی نیستم و فقط برای اخاذی
اومده بودم ولی تو مریضی میتوانی از دکتر قلابی شکایت کنی ..
مریض لبخند تلخی میزند و میگوید : اتفاقا من هم مریض نیستم آمده بودم که چند روز استراحت استعلاجی بگیرم برای اداره ..
واین است حکایت جامعه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟