من هیچ کس را آن سوی دیوارها نداشته باشم شایدامادر این غروب کسالت بارهیچ چیز به اندازه ی تلفنی از زندانخوشحالم نمی کندو مردی که اعتراف کندگاهیبه جای آزادیبه من می اندیشد .