چیزی که سبب شده است زنده بودن را تقریبا با ارزش بدانم و بگویم زندگی تقریبا به زیستنش می ارزد، بعد از موسیقی، دیدار با انسان هاست، انسانهایی که همه جا حضور دارند.
مقصودم از "انسانها " مردمانی است که در جامعه ای که به شکل تکان دهنده ای بی آبروست ،آبرومندانه رفتار می کنند.