خدا گر پرده بردارد ز روی کار آدمها
چه شادیها خورد بر هم ..چه بازیها شود رسوا ..
یکی خندد ز آبادی یکی گرید ز بر بادی ..
یکی از جان کند شادی یکی از دل کند غوغا ..
چه کاذب ها شود صادق چه صادق ها شود فاسق ..
چه فاسق ها شود عابد چه زشتی ها شود رنگین ...
چه تلخی ها شود شیرین ..چه بالا ها رود پایین ..
چه اسفلها شود علیا ...
عجب صبری خدا دارد که پرده بر نمیدارد ...