گاه آدم دلش که خون باشد / آه آدم دلش که خون باشد
بی هوا گریه می کند حتی / در خیابان ... میان آدم ها
آمدم با تو هم پیاله شوم / دردهای تو را مچاله شوم
گریه کن ... گریه ، تا ترک نخورد
خشت خشتِ تو زیرِ این غم ها ...
مهرداد نصرتی
.................................
ما توبه شکستیم
ولی
دل نشکستیم ...
مولانا
..............................
خیلی ترسناکه !
آدمایی که باهاشون نزدیکی
یهو تبدیل به غریبه بشن ...
......................
بعد ازینکه از خیانت های تو بو برده ام
درب و داغان ؟ نه ! فقط ناراحت و آزرده ام
گاه از یک دردِ مبهم پشت بازوی چپم
سخت می نالم ! شبیه اینکه خنجر خورده ام
مطمئنم گفته بودی : " با توام تا روزِ مرگ "
من فقط شک می کنم گاهی ، مبادا مرده ام ؟!
محسن نظری