دوست داشتن عضوی از بدن است
وقتی از دوست داشتن حرف میزنیم همه فورا به فکر قلب میافتند
ولی من میگویم که دوست داشتن مثل دندان جلوی آدم است
دندان جلویی که هنگام لبخند برق میزند ..
حالا تصور کنید روزی را که دوست داشتن آدم درد میکند
آرام و قرار را از آدم میگیرد غذا از گلویش پایین نمیرود شبها را تا صبح به گریه مینشینی ...
آن قدر مقاومت میکنی تا یک روز میبنی راهی نداری جز اینکه دندان دوست داشتنت را بکشی و بیاندازی دور ..
حالا ... دندان دوست داشتن را که کشیده باشی .. حالت خوب است .. راحت میخوابی ، راحت غذا میخوری و شبها دیگر
گریه ات نمیگیرد .. ولی ... همیشه جای خالیش هست .. مخصوصا وقتی از ته دل میخندی ...
.......................................
همه ما یک عذرخواهی به احساسمون بدهکاریم
زمانی که برای نگه داشتن آدمهای اشتباه پافشاری کردیم
اون موقعی که دروغ شنیدیم و سکوت کردیم
جایی که باید میرفتیم و ایستادیم
چیزایی که باید میدیدیم و نخواستیم که ببینیم و خودمان را به ندیدن زدیم
از هیچ و پوچ رویا ساختیم و گاهی درد ..
. و ذوق کردیم برای فرار از حقیقت
لج کردیم با روحمان .. با خودمان ... با قلبمان .. با عقلمان لج کردیم ..
از تو معذرت میخوا هم " خودم " با همه وجودم ..
................................