در آیه های من
چشم های زیبای تو
ناپیداست
در آیه های من
پیچ و تاب اندامت ناپیداست
در آیه های من
صدای مهربانت
با پرنده ها به تابستان کوچ کرده
و برف
این برف و این آسمان شگرف
روی خاطره های تو را
سفید می کنند
عباس معروفی
.........................................
نه زمینشناسم
نه آسمانپرداز
گرفتارم
گرفتار چشمهای تو
یک نگاه به زمین
یک نگاه به زمان
زندگی من از همین گرفتاری شروع میشود
سبز آبی کبود من
چشمهای تو
معنای تمام جملههای ناتمامی ست
که عاشقان جهان
دستپاچه در لحظهی دیدار
فراموشی گرفتند و از گفتار بازماندند
کاش میتوانستم ای کاش
خودم را
در چشمهای تو
حلقآویز کنم