چرا زنها سن خود را کمتر از سن شناسنامه ای خود میدانند ؟
چون روزهایی را که منتظر تولد کودکشان بوده اند فقط با دلواپسی انتظار کشیده و زندگی نکرده اند ..
چون شبهایی که فرزندشان مریض بوده در کنار بستر او نشسه و گریسته و دعا کرده اند و زندگی نکرده اند ..
چون زمانی که کودکش بیرون از خانه بوده برای ورودش فقط حواسش به در بوده و به خودش توجه نداشته و زندگی نکرده است ..
جون وقتی از همسرش کم لطفی دیده بغض کرده و بی صدا گریسته و زندگی نکرده ...
او همه اینها را از زندگی کم کرده و سپس سن خود را میگوید ...
آری حق با اوست او خیلی وقتها برای پدرش ، مادرش ، برادرش فرزندش و همسرش و دیگراعضای
خانواده اش زندگی کرده و فرصت زندگی کردن برای خود نداشته است پس منصفانه نیست زمانی را
که برای دیگران زندگی کرده به حساب او بگذاریم ...