سونامی غیرت و شرف

دلتنگی

طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]

صفحه نخست

پیام رسان

پست الکترونیک

اوقات شرعی

لوگوی وبلاگ

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :64
بازدید دیروز :39
کل بازدید :846412
تعداد کل یاداشته ها : 6111
03/12/8
3:55 ع

مشخصات مدیروبلاگ

لیلی یاسمنی[59]

خبر مایه

بایگانی وبلاگ

مرداد 90[5] تیر 90[3] مهر 90[1] اردیبهشت 91[9] فروردین 91[1] خرداد 91[4] آبان 91[3] آذر 91[4] دی 91[2] خرداد 92[1] شهریور 92[4] تیر 92[3] مهر 92[7] اسفند 92[3] شهریور 93[3] آبان 93[1] مهر 93[1] بهمن 93[1] اسفند 93[3] اردیبهشت 94[362] فروردین 94[61] خرداد 94[203] تیر 94[22] مرداد 94[122] مهر 94[8] شهریور 94[50] دی 94[41] اردیبهشت 95[32] اسفند 94[34] بهمن 94[1] فروردین 95[80] خرداد 95[297] تیر 95[580] مرداد 95[232] شهریور 95[135] مهر 95[61] آبان 95[44] آذر 95[18] دی 95[107] بهمن 95[149] اسفند 95[76] فروردین 96[64] اردیبهشت 96[41] خرداد 96[13] تیر 96[191] مرداد 96[306] شهریور 96[422] مهر 96[215] آبان 96[49] آذر 96[69] دی 96[26] بهمن 96[138] اسفند 96[149] فروردین 97[84] اردیبهشت 97[141] خرداد 97[133] تیر 97[123] مرداد 97[80] شهریور 97[85] مهر 97[27] آبان 97[101] آذر 97[70] دی 97[27] اسفند 97[11] بهمن 97[58] فروردین 98[9] خرداد 98[3] آبان 98[16] تیر 99[9] مرداد 99[4] مهر 99[29] آبان 99[16] آذر 99[25] دی 99[40] بهمن 99[50] اسفند 99[18] فروردین 0[9] اردیبهشت 0[13] آبان 90[4] خرداد 0[7] تیر 0[29] مرداد 0[35] شهریور 0[11] مهر 0[18] آبان 0[24] آذر 0[41] دی 0[29] بهمن 0[18] اسفند 0[12] فروردین 1[11] اردیبهشت 1[4] خرداد 1[13] تیر 1[11] مرداد 1[4] شهریور 1[4] مهر 1[3] آبان 1[4] آذر 1[18] دی 1[10] بهمن 1[10] اسفند 1[1] فروردین 2[10] اردیبهشت 2[13] خرداد 2[2] تیر 2[4] مرداد 2[5] شهریور 2[25] مهر 2[9] آبان 2[54] آذر 2[17] دی 2[5] خرداد 3[10]

پیوندهای روزانه

دانش رسان [0] آرشیو پیوند روزانه [1]

لوگوی دوستان

پیوند دوستان

در انتظار آفتاب کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب طراوت باران .: شهر عشق :. ما تا آخرایستاده ایم ♥Deltangi Hunter تینا roksana مناجات با عشق ♀♥♂Door Va Nazdik♀♥♂ دهاتی تنهایی من عاشقانه

عناوین یادداشتهای وبلاگ

سردرگم ... گاهی نجنگیدن خود جنگیدن است ... در زمستان هم .. مهربانی ... عناوین یادداشتها[6111]

سونامی غیرت و شرف

لیلی یاسمنی

این روزهای غم انگیز که وقتی به صفحات اجتماعی میروی روزی ، ساعتی نیست که خبر تکان دهنده ای چهار ستون بدنت را نلرزاند

هنوز از غم آتنای کوچک و معصوم و زیبا رها نشده ای و هر وقت چهره مظلوم و نگاه زییایش را به یاد میاوری قلبت تیر میکشد و چشمت

کاسه خون میشود .. که خبر مرگ بنیتای مظلوم و بی گناه دوباره آتش قلبت را شعله ور میکند ..

در این مدت شوکی که بهم وارد شده دستم به کیبورد نمیرفت .. انگار انگشتام بی حس شدن .. چی بنویسم ..

از مرگ انسانیت .. از مرگ شرافت ..

این همه قساوت و سنگدلی از انسان که نه ، آدم نما های دو پایی که نام آدم را یدک میکشند در مخیله ام نمیگنجد ...

چگونه آدمی میتواند بخاطر یک ضبط و باند ماشین کودکی معصوم و بیگناه که هنوز شیرخوار است و قدرت تکلم نیز ندارد در این گرمای

وحشتناک در ماشین رها کند برود .. آنهم کسی که خود پدر است و دوفرزند در خانه دارد ..

مردک پست ماشین را دزدیده ای ... کودک را جلوی مسجدی ، بیمارستانی ، جای شلوغی بگذار و فرار کن .. یا نه از تلفن همگانی

به کلانتری ، بهزیستی ، هلال احمر ، آتش نشانی یا هر جایی که به ذهن معلولت میرسد زنگ بزن و بگو که یک طفل معصوم بیگناه

بی پناه تشنه و گرسنه ربوده و رها شده داره گریه میکنه مادرشو میخواد ؟؟؟ ؟؟ واقعا صدای گریه هایش را میتوانی فراموش کنی لعنتی ؟؟

وقتی منی که حتی آن کودک معصوم را از نزدیک ندیده ام اینگونه میسوزم .. وای به حال پدر و مادرش .. وای به حالشان ...

آیا میتوانند تا ثانیه های آخر عمرشان هم این درد را لحظه ای فراموش کنند ونسوزند ...؟؟؟

اگر آنروز پدر کودک را ثانیه ای به حال خود رها نمیکرد .. اگر آن لعنتی ها از آن خیابان فقط 1 دقیقه دیرتر رد میشدند .. اگر مشیریه و کوچه

های تهران مرکز خرید و فروش موا د نبود ، اگر آن دو معتاد نبودند ، اگر وضعیت اعتیاد در مملکت مان اینگونه نبود ..اگر تهیه مواد در این کشور

به این راحتی نبود ، اگر و اگر و اگر های فراوان ... حالا بنیتای کوچک و زیبا در تحت سفیدش آرمیده بود و درخانه تاریک و سیاه و سینه

قبرستان نبود ...

براستی به کدامین گناه کشته شدند ؟؟؟؟ این طفلکان معصوم که هنوز هیچ از دنیا نفهمیده اینگونه اسیر خانه سیاه گور شده اند ...

طفل معصومی که گرسنه و تشنه و درگرمای وحشتناک مرداد تهران در اتومبیل فلزی محبوس که گرما در آن ده برابر میشود چه کشیده ؟؟

خدایا تو او را میدیدی ؟؟؟ چرا یک نفر فقط یک نفر از کنار این ماشین رد نشده تا صدای طفل را بشنود ؟؟ او را ببیند و به دادش برسد ؟؟؟

مواد چه میکند با انسان ؟؟؟ که اینگونه بی غیرت ، بی عار ، بی تفکر ، بی غم ، بی مسئولیت ، و بی .... های بسیاری میشود که اینگونه

یک طفل هشت ماهه را به امان خدا که نه ؟؟؟ نه به امان که میسپارد ؟؟ ؟ و ادعا میکند که بعد از رها کردن طفل معصوم شیشه کشیده و

تا شب خوابیده ... و آن طفل معصوم ؟؟؟؟؟؟؟؟ براستی آیا کسری از ثانیه به یاد آن طفل معصوم نیافتادی ؟؟؟؟

گاهی کلمه حیوان برای انسانها توهین به حیوانیت است و جایی خواندم شاید حیوانها برای توهین به یکدیگر و نشان دادن اوج رذالت یک

حیوان دیگر او را انسان خطاب میکنند ..

از طرفی فاصله چهل کیلومتری بین مشیریه و پاکدشت که اتومبیل از آن جا پیدا که نشده یکی از مجرمان آدرس داده والا پلیس آنرا پیدا نکرده

چگونه حتی یک دوربین شماره اتومبیل سرقتی را ثبت نکرده ؟؟؟؟

چند روز پیش که برای خرید چند کیلو میوه به میدان تره بار شهرمان رفته بودم یک هفته بعدش عکس ماشینم با شماره پلاک بزرگ شده آن

با جریمه 50 هزار تومنی به در خانه مان آمد و این بیشتر مرا آتش میزند ؟

یعنی واقعا در این شهر بزرگ دزدان همه مسافت این 40 کیلومتر را از کوچه های فرعی بدون دوربین رد شده اند ؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حتی یک

دوربین در این مسیر نبوده که 8 روز کسی این ماشین و ندیده ؟؟؟؟

واقعا چه کسی پاسخگوست ؟؟؟ چه کسی ؟؟؟؟

من خود قربانی اعتیادم ... من خود طعم تلخ فقر و ناشی ازاعتیاد ، طعم تلخ جدایی ناشی ازاعتیاد ، طعم تلخ یتیم داری ناشی از اعتیاد ،

طعم تلخ بی کسی ناشی از اعتیاد ، طعم تلخ قتل برادر ناشی از اعتیاد ، و میدانم این بلای خانمانسوز چی میکند با رگ و ریشه انسان ...

اعتیاد سر منشاء همه این بلاهاست .. فقر فرهنگی ، فقر مادی ، فقر عاطفی همه و همه ناشی از این سونامی وحشتناک است که

انسانیت را غیرت را مردانگی را شرف را در وجود هر کس که دچارش شده باشد میسوزاند .. و تباه میکند ...

باامید دنیایی بدون خشخاش .. بدون مواد .. بدون حیوانهای دو پای انسان نما ...

خدایا آدمهای بد و سر راه زندگیمون قرار نده ... خدایا ثانیه های بد و دقیقه های بد رو از ساعتهای زندگیمون بردار ...خدایا هر کی مواد

میفروشه وارد میکنه و با این پول نو ن سر سفره خونواده اش میبره آدمش کن ... خدایا به پدر مادر آتنا و بنیتا و کیمیا و .. چه بگویم ؟؟؟

نمیدانم چه بخواهم برایشان ؟؟؟ واقعا نمیدانم ... خدایا وقتی گریه میکردند و بغل مامانشونو میخواستن شنیدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

96/5/9::: 10:27 ص

اولین دیدگاه را شما بگذارید

هوا سرد است ..