امان از زمین و زمان
تو بگو ...
با لکه جامانده بر استکانت
زمانی که مدت ها پیش آخرین قهوه را با هم نوشیدیم چه کنم ؟
شستن آن دل شیر فارغ میخواهد که من ندارم
من عاشقم ووو ...
.........................
ساعت قلب دیوار است
قلب را باید با چاقو کند
ودور انداخت
قلبی که یادمان بیاورد
باید همدیگر را از یاد ببریم
و قبل ازتاریکی هوا به خانه برگردیم قلب نیست
ماشین تنهایی است
محمد عسگری ساج