مردمانی که با زبان فاخر قلم سخن میگویند،
در دادگاه خلق و عقل،
به جرم "سرودن" متهم میشوند؛
نه خموش بودن.
گاه از شاهدان دروغین صداقت
خسته میشوم و
از قاضیان خنیانگر قضاوت،
دل شکسته!
آخر چرا باید دعویِ خاکی و پاکی کرد
وقتی که در هوای نَفسِشان،
عنصری به نامِ عدل و انصاف نیست؟!
محبوبِ من!
پایان این داستان تکراریست؛
آخرش تبصره ای در کار نیست،
آزادی ات تنها،
در گِروِ سَنَدیست
که قلبی عاشق،
برای با تو بودن، میگذارد.....!
"برای آن که گفت: " شاعر بودن، گناه قشنگیست"
"ترمه سلطانی "