یک بار، یک بار و فقط یک بار میتوان عاشق شد.
عاشقِ زن، عاشقِ مرد، عاشقِ اندیشه، عاشقِ وطن، عاشقِ خدا، عاشقِ عشق...
یک بار، فقط یک بار. بار دوم دیگر خبری از جنس اصل نیست.
شوقِ تصرف، جای عشق به انسان را میگیرد؛
خودنمایی جای عشق به وطن را،
ریا جای عشق به خدا را...
یک بار، یک بار، و فقط یک بار.
در عشق، حرفهای شدن ممکن نیست
مگر آنکه به بدکارترین ریاکارِ تنپرستِ بیاندیشه تبدیل شده باشیم.
| یک عاشقانه آرام / نادر ابراهیمی