کاش آدمها وسط فراموش کردنشان پیدا نشوند
درست همان لحظه که با خودت و دلت کنار آمده ای
همان لحظه ای که با هر منطق و استدلالی رفتنش را به خورد دل زبان نفهمت داده ای
یکهو میایند و هرچه رشته کرده ای را پنبه میکنند
و این بار بعد از آمدنشان هم که بروند دیگر نمیتوانی با خودت کنار بیایی
حالا ...
هی دنیا را بهم بریز زمین و زمان را مقصر بدان دیگر مانند بار اول نمیشود
تو با لبخندش جان تازه گرفته ای و بعد از رفتنش باید
جان بدهی پس از همان اول
در رفتن را باز بگذار
اما در آمدنت را خوب و محکم ببند ..