گاهی میشد به خیالی، دنیایی ساخت نه از جنس تلاطم،
که از جنس شعر و عشق و شور و حال...
تا به خود بقبولانی، ورای تمام تلخکامی
آدمها و ناهمگونی شان، میشود باز به لحظه هایی از آرامش رسید.
من به اعجاز کلام ایمان دارم. ..
به فصل هایی که آدمها را دگرگون میکنند.
به کتابهایی که تو را از چنگ خودت بیرون می کشند
و حتی به درختانی که عاشقت میکنند. دیگر چه بگویم؟
و مدام شوق پیش رفتن دارم. کاش ها را مدت هاست از خود راندهام و تنها به آنچه زندگی ارزانیام داشته، خشنودم. لیلا خجسته راد
از کهنه گی بیزارم ...