زن که باشی همه دیوانگی های عالم را بلدی
میتوانی زیر لب ترانه بخوانی و آشپزی کنی
میتوانی جلوی آینه موهایت را شانه کنی و حس کنی نگاهش را ...
میتوانی ساعتها به امید گره خوردن شال دور گردنش
شالگردن ببافی و در هر رج بوسه بکاری برای روزهای مبادا که کنارش نیستی ...
زن که باشی ..
هزار بار هم که بگوید دوستت دارد باز هم خواهی پرسید دوستم داری ؟؟
و ته دلت همیشه خواهد لرزید
زن که باشی ..
هر چقدر هم زیبا باشی نگران زیباتر هایی میشوی که شاید عاشقش شوند و..
زن که باشی ..
هر وقت که صدایت میکند خوشگلکم ..خدا را شکر میکنی که درچشمان او زیبایی
دست خودت نیست
زن که باشی همه دیوانگی های عالم را بلدی ...