دیگر ...
نه حساب تاریخ آمدنت را نگه میدارم
نه جغرافیای داشتنت را مهار میکنم
میخواهم ...
حکم سر به نیست شدنم را در
تو ...
اعلام کنم
تا از مرزهای تنم ساطع شوی ...
فلور فرشچی
.................................
خبر داری ؟
خیابان را
به قصد دریدنت هر روز ..
هزاران بار میگردم ..
هزاران بار می میرم ..
محسن خلیلی
............................................