باور کن
من هم دوست دارم
حمعه ها
آرامتر نفس بکشم
چای زعفران دم کنم
با چند دانه هل
و با خیالی آسوده
تکیه کنم به دیوار خیالت
فکرکنم .. فکرکنم و فکرکنم
و لا به لای دریای دلتنگی
ناگهان بیایی و بگویی
هفته "بدون من سختی بود عزیزم "
میدانم
جمعه مان بخیر
سید طه صداقت
......................................................
کاش میشد
حال خوب را
لبخند زیبا را
بعضی دوست داشتنها را
لای کتاب گذاشت
و خشک کرد
و نگهشان داشت
برای روز مبادا
کاش میشد
معصومه صابر
..............................................