تو مرا آزردی
که خودم کوچ کن از شهرت
تو خیالت راحت
میروم از قلبت
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من خندیدی
و به خود میگویی
باز میاید و میسوزد از این عشق
نه ..
ولی بر نمیگردم من
میروم آنجا که بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد ..
سهراب سپهری