زنها موجودات عجیبی هستند ...
تمام طول زندگیشان سرشان دردمیکند برای دفاع از حقوق زنان
و باتمام مردهایی که مواجه میشوند ...
سر جنگ دارند وانگار ارث پدرشان را طلبکارند ..
هرگز زیر بار حرف زور نمیروند و اجبارها را پس میزنند
اما .. روزی میرسد که در برای یک مرد
دست و دلشان میلرزد ..
تمام معادلات تبعیض جنسیت را دور میریزند ..
و دلشان میخواهد این آدمی که روبرویشان است را خارج از مرزهای جنسیت وتبعیض
دوست داشته باشند ...
این تنها باری است که دلشان میخواهد بادستان مردانه ای تصاحب شوند
آن هم تمام و کمال ...
همه زنان آزادی خواه و فمنیسم روزی عاشق مردی میشوند ...
آن وقت برابر بودن را بیخیال میشوند و دلشان حصر در آغوش مرد دلخواهشان را میخواهد ..
زنها منحصر بودن به یک آدم منحصر به فرد را دوست دارند
همه زن ها روزی عاشق میشوند
آنوقت است که با جان و دل تن میدهند به اجبار و گیر دادنهای یک مرد مجنون و غیرتی
و این برایشان دوست داشتنی ترین اجبار دنیاست ..
نرگس صرافیان