سردم است ...
باز ..
مثل بچه ها گریه میکنم ..
دلم میخواهد هر جایی باشم جز اینجا
از خودم میپرسم با چه حالی به خانه برگردم ..
رو به آسمان میکنم ، حتی یک ستاره هم در آسمان نیست
گریه ام بیشتر و بیشتر میشود
امیدم از همه جا ناامید شده
کاش کسی جایی منتظرم باشد
این آرزوی زیادی است ؟؟؟
آنا گاوالدا
.................................................
پ .ن : دیروز یکی از روزهای تلخ زندگیم را سپری کردم .. دوباره برگشتم به همان فاز تلخ تلخ تلخ .. ذهنم تلخ . دهنم تلخ . روحم تلخ ..
آژیته و خسته و عصبی تلخم .. خدایا دستمو ول نکن دوباره ..میترسم