مدنهاست تصمیم گرفته ام هر گاه از کسی میرنجم
یا دلم را میشکند به یاد روزی باشم که ممکن است هرگر در زندگیم نباشد
آن روز را مرور میکنم .. آنقدر که نبودنش را باور میکنم بعد در ذهنم برایش غمگین میشوم
و شاید یک عزاداری ذهنی و بعد آرزو میکنم کاش بود و از او میگذشتم بعد به خودم میگویم
حالا که هست
پس ببخش و فراموش کن ...
از بخششم شاد میشوم و از بودن او شادتر ...
به همین راحتی ...
این فرمول جدید آرامش من است ...
...................................................
زنها را از رقصیدن منع کردند
از آواز خواندن
از عاشقی کردن
بوسیدن
خندیدن
زنها در پیله های خود فرو رفتند
و از تنهایی بسیار شاعر شدند
و در شعرهایشان وحشیانه رقصیدند
آواز خواندند
عشق ورزیدند
بوسیدند
اما خنده ... نه
فقط گریستند ....
سیمین بهبهانی