پنجره را باز مى کنم ..
دلتنگى سر مى خورد داخل اتاق
صورتم را آب مى زنم ...
دلتنگى مى چسبد گوشه راست آینه
لباس مى پوشم...
دلتنگى مى خزد زیر پیراهنم
مى نشیند روى سینه ى چپم
سردش مى شود
مى لرزد
نیکی فیروزکوهی