یکی تو سرم ناله سرداده بود
نشستم یه فکری به حالش کنم
به فکرم رسید این سر سرکشُ
بکوبم به دیوار و لالش کنم
بکوبم به دیوار حاشا و بعد
بلند شم یکم با خودم راه بیام
سرِ قاب عکسای تنهاییمُ
بکوبم به دیوار بدبختیام
که یادم نره چی کشیدم برات
با اینکه یه داغِ عذاب آوره
بهت قول میدم مرورت کنم
بهت قول میدم که یادم نره
کسی رو تو کابوس و غم پس زدی
که آغوش گرم تو رویاش بود
چشاتُ به اون آدمی باختم
که برگ برنده تو جیباش بود
چقد قصه خونده که خامش شدی؟
چقد خرج کرده برا خنده هات؟
همه واسه هم زندگی می کنن
ولی مثل من کی می میره برات ؟
تو دار و ندار دلم بودی و
نداری گرفتت که تنها بشم
دل و عشق و آغوش گرمت کجاس؟
نداریمُ دارم نفس می کشم
نداریمُ دارم نفس می کشم
خودم با خودم تو هوای خودم
خودم با خودم دردِ دل می کنم
الهی بمیرم برای خودم
درسته که داغت زمینم زده
ولی قول میدم بهت پا بشم
قسم می خورم با تمام وجود
یه روزی سری توی سرها بشم
نمیذارم این حسرت لعنتی
بشینه به ریشم بخنده رفیق
باید از غم و غصه کوتا بیام
که دیوار حاشا بلنده رفیق
منُ جا گذاشتی تو تنهاییام
منُ جا گذاشتی توی بی کسیم
به اونی که از من گرفتت بگو
یه روزی یه جایی بهم می رسیم
| هانی ملک زاده |