روزی خانه ای خواهیم داشت ..
که کلیدش را ...
فقط خودمان دو نفر داریم ...
آن خانه اتاقی خواهد داشت ..
که جز من و تو هیچ کس نباید ..
هیچ شبی پایش را درون آن بگذارد ..
حالا ولی فقط رابطه ای داریم ..
که حریمش مهمتر از آن اتاق ..
و آن خانه باید باشد ...
و دیوارهایش محکمتر از ...
بلوک های سیمانی آن ..
من نمیگویم خانه مان را ...
از این و آن پنهان کنیم ..
و آدرسش را به هیچ کس ندهیم
من میگویم ...
توی خلوت دونفره مان ..
حتی فکر هیچ نفرسومی را ...
هم راه ندهیم ...
نفر سوم ها اگر نباشند ..
همه میشوند آدم و حوا ...
و به بهشت بر میگردند ..
من و تو جز حال خوب و آرامش ...
برای هم نداریم ...
اگر کلید خانه ی دل و ذهنمان را
به هیچ نفر سومی ندهیم ...
مالک میرزایی