دوستت دارم
چو بوی تازه ی نان به وقت افطار
دوستت دارم
چو عطر تند پدربزرگ به وقت نماز
دوستت دارم
چو یاس های ترمه ی بی بی
چو شب بو های باغچه ی حیاط
چو گلبرگ سرخ میان کتاب
دوستت دارم
و هر بار بجای گفتنش؛
بو میکشم
تمام عطرهای جهان را
که از تن ات
بارها جا گذاشته ای
| حمید جدیدی |