دست هاش
دو اسب مادیانِ رمیده از گله،
دو قوی زیبای مغرور
دو کبوتر سفید
که جلد بام هیچکسی نبودند!
که می توانست
به پرنده ای که در مشتم پنهان بود!
پرواز را بیاموزد...
| حمید جدیدی |