و آخ به آدم گرفتار عادت!
آدم وهم زده اى که گمان میکند همه چیز، همیشه، همان جا و همان طور مى ماند!
که یاد نمى گیرد چیزهاى دور ریختنى زندگى اش را دور بریزد...
انسان پوک پر از اعتماد!
آخ از لحظه اى که باید برود!
که باید زندگى اش را بریزد توى چندتا کارتن، پشت یک کامیون جا بدهد و از خانه اى به خانه اى دیگر برود.
یا از آدمى به آدم دیگر...
| دال دوست داشتن / حسین وحدانی |