پنجره را باز مى کنم
دلتنگى سر مى خورد داخل اتاق
صورتم را آب مى زنم
دلتنگى مى چسبد گوشه راست اینه
لباس مى پوشم
دلتنگى مى خزد زیر پیراهنم
مى نشیند روى سینه ى چپم
سردش مى شود
مى لرزد
| نیکی فیروزکوهی |