چند سال دیگر دلت میلرزد
برای منی که دیگر تو را از پرت ترین گوش قلبم
هم کنار گذاشته ام
دلت تنگ میشود...
برای منی که حرفهایت را نه از لبهایت
که از ته چشمانت میخواندم
برای لعنتی ترین زنی که ...
دیوانه وار قلمش را به رقص موهایت وا میداشت
دلت برای همه دیوانه بازی هایم تنگ میشود
برای گریه هایم ، برای نگاهم ، برای صدایم
آن روز رو بروی آینه بایست و ایستاده
برای خود خواهی و غرور لعنتی ات کف بزن ...
.......................................................