گاهی خودمان را با اصرارهایمان درجایی بس نابجا میخکوب میکنیم...
زمین و زمان نشانه هایی را بر سرمان میریزند تا اندکی ببینیم و اصرار نورزیم...
خودمان را پایبند آن شالوده خیالی میکنیم که میدانیم سراب است ، میدانیم نمیشود ،اما باز...
مصرانه چکش را برمیداریم و با میخی بر پایمان میکوبیم که جایی نرویم..
مانند چهار پایانی که شرطی عمل میکنند ووو ....
چون خارج از آن محیط را ندیده به بوی اصطبل و آخور دلباخته است ...
میخواهیم فضای مسموم را استشمام کنیم و لذت ببریم از اینهمه پایبندی به هیچ ...!
میخکوب جایی میشویم که تنها دلیل پایبندی مان تجربه نکردن فضایی بهتر از آنجاست ...
...
هر رابطه ای به هر مقصدی باید سه ویژگی داشته باشد ...
1- به نفع من باشد ..2 - به ضرر هیچ کس نباشد 3- مبتنی بر واقعیت بوده و برخلاف عرف نباشد ...
............................................................................
پ . ن : به نظرم تنهایی و دلتنگی دلیل موجهی برای تکرار یک اشتباه نیست .. انگار یه فیلم تکراری را برای هزارمین بار ببینی و احمقانه انتظارداشته باشی پایانش جور دیگری تموم شه .. همین قدر مضحک !!!