من از اون دسته آدمایی ام که وقتی دلم میشکنه
به جای اینکه مثل بچه آدم برم به طرف بگم
که فلان کارت زشت بوده ، و من از دستت ناراحتم...
سکوت میکنم و تو خودم میریزم...
بعد هی بهش فکر میکنم هی فکر میکنم و هزار بار حرف و اتفاقی که ناراحتم کرده و مروز میکنم
بعد هی براش دلیل میارم تو ذهنم هزار بار یارو رو محاکمه میکنم ولی هیچی به روش نمیارم
انقدر اینکار و ادامه میکنم و زجر میکشم و زجرم میکشم و با خودم کلنجار میرم که دیگه کم کم از اون آدم فاصله میگیرم ...
دیگه بود و نبودش مهم نیست .. برام
دیگه دلم نمیخوام ببینمش درحالی که تموم این مدت احتمالا حتی طرف نمیدونه که """ من از دستش ناراحتم ... """
این نقطه ضعمو اصلا دوست ندارم خدایا کمکم کن .. تا اصلاحش کنم در سال و قرن جدید الهی آمین ..