یادمان نمی رود چقدر به فکر ما بودید!
یادمان نمی رود چقدر عزیز از دست دادیم، چقدر ترسیدیم و چقدر محدود و منزوی شدیم و شما چقدر عین خیالتان نبود!
یادمان نمی رود چقدر مقصر بودید و چقدر کوتاهی کردید. که لبه ی پرتگاه مرگ بودیم، طناب هم کنار دستتان بود اما برای نجاتمان هیچ کاری نکردید، فقط ایستادید، نگاه کردید و اندوه و اضطراب بی حد ما حتی نگرانتان هم نکرد...
که به خاطر ما صاحب مقام شدید اما به فکر خودتان بودید...
این ها عزیزانِ کسانی اند که دارند نفر به نفر پرپر می شوند و می شوند اعداد و آماری که کم یا زیاد، اعلام می کنید فقط! شما را به خدا فکری بکنید، کشورهای دیگر چه کردند؟ حسود باشید لطفا، حسود باشید...
که روی چوب های در حال سوختن، همیشه می توان آب ریخت، اما وقتی که خاکستر شدند، چه فایده؟؟؟
حواستان باشد؛ تاریخ، ناجیِ خوبی اگر نیست، قاضیِ خوبی ست...
نرگس صرافیان طوفان