خیلی خوبه، خیلی خوبه که عقربه های ساعت اینوری می چرخن!
یه لحظه فکر کن عقربه ها بر عکس می چرخیدن،
اون وقت ما با یک جر و بحث الکی با هم آشنا می شدیم
و بعدش کلی خاطره دو نفره داشتیم، کلی جاها رو می گشتیم،
کلی حرف می زدیم و ناگهان حس می کردیم به هم علاقه مندیم.
آخر سر هم با یه لبخند زیبا از هم جدا می شدیم!
با این که بعد از یه دعوا با هم آشنا بشیم می تونم کنار بیام،
اما این که به هم لبخند بزنیم و جدا بشیم خیلی وحشتناکه!
الکی نیست که عقربه های ساعت اینوری می چرخن...
روزبه معین