درخت بودن انتهای نیکبختی است
حتی اگر باچوب تنت چوب کبریت بسازند
شاید خسته ای بعد از همه درد ها و تنش هایش
سیگاری با آن روشن کند
و دردهایش رابه دودش بسپارد ...
شاید با چوب تنت پنجره ای بسازند ..
و دخترک زیبای عاشقی از پشت آن غروب زیبای خو رشید را نظاره گر باشد..
شاید باچوب تنت تابی بسازند..
تا شاهد خنده مستانه کودکی سر مست ازشادی کودکی باشی
شاید باچوب تنت مدادی بسازند..
که شاعری عاشق خون دلش را با آن بر روی کاغذ نقش بندد
ونقاشی نقش عشق بر آن زند...
شاید با چوب تنت تخته ای سیاه بسازند
که با گچ های سفید بر روی تنت نقش علم و دانش نویسند
و دهها چشم مشتاق و معصوم نظاره گرت باشند..
شاید باچوب تنت کاغذ ی بسازند و به دست کودکی بادبادکی شوی
بر فراز آسمان و چون عقاب اوج گیری و درمیان ابرها ناپدید شوی...
شاید با چوب تنت اسب چوبی طفل بازیگوشی شوی
که باآن همه دنیا را در عالم کودکی میتازد...
یا مهره های سیاه و سفید شطرنجی
برروی صفحه سیاه و سفید زندگی...
اما....
درخت بودن شاید اوج بدبختی وشور بختی است
اگر..اگر ..تنه ستبرت چوبه داری شود...
چوبه دار....
چوبه داری که نفسی رابگیرد
و آخرین نگاهی که به آسمان و یا زمین ثابت بماند...
درخت بودن به تنهایی اوج نیکبختی است
تا عاقبت درخت چه باشد ....؟؟؟؟
لیلی
.................................................................
غ . ن...شاید عاقبت به خیری بهترین دعا برای عزیزانمان باشد..خدایا ما را و عزیزانمان را عاقبت به خیر کن... الهی آمین