مردی سیاه پوش
قد بلند
با انگشت های کشیده
گامهای بلند
و هاله ای از دود
که از دور می آید
برای کشتن من!
این تصور من از مرگ بود
........
هیچ گاه فکر نمیکردم
رفتن زنی
با دامن کوتاه
با گامهای کوچک
با انگشت های ظریف
با هاله ای از نور
همان مرگ باشد!
| حمزه کریم تبار فر |