آدمها سنشان که بالاتر میرود ... سرد و گرم روزگار که میچشند .. با آدمهای زیادی که معاشرت میکنند ..
درودهای بسیاری که میگویند و بدرودهای بسیارتری ،سفت میشوند سخت میشوند زمخت میشوند و عشق در نظرشان مضحک و تکراری و بعید میاید..
آدمها که سنشان بیشتر میشود و رنج های بیشتری که میکشند و آسیب های بیشتری که می بینند بی تفاوت میشوند به خیلی چیزها و پوست احساساتشان ضخیم تر میشود..
و سخت واکنش نشان میدهند به هیجان های معمول راحت خوشحال نمیشوند و راحت اعتماد نمیکنند و راحت دل نمی بندند به هیچ کس ..
آدمها که سنشان بیشتر میشود آنقدر فرو میریزند و از نو میسازند که یاد میگیرند هیچ فرو ریختنی پایان راه نیست و سخت نگران میشوند ..
و سخت دلتنگ میشوند... و سخت از رفتن ها و نداشتن ها دلگیر !
چون آنقدر از دست داده اند و نگرانی کشیده اندو تحلیل رفته اند که دیگر نایی ندارند ...
آدمها که سنشان بالاتر میروند گزینه های نامناسبی برای معاشرتهای عاشقانه اند ...
نرگس صرافیان